امسال دیگه ایلیا معنی تولد، شمع و کیک رو می فهمید و از رسیدن تولدش کلی خوشحال شد تا یک هفته برای خودش دست می زد و می رقصید و به قول خوش "تللد ایلیا" رو جشن می گرفت
بعد از دو سالگی کمی از شیطنت ایلی جون من کمتر شد و عاقلانه تر با مسائل برخورد می کرد اشکال هندسی رو می شناخت و در مورد هر چیزی که می دید سوال می کرد "این شیه؟"
پسرک من عاشق پستونک بود و با هر سختی بود مهر ماه پستونک رو ازش گرفتم اما همچنان در گرفتن mapy مشکل داریم .
پسر عزیزم عاشق حمام رفتن است بس که تمیز و نازنین است، توی میوه ها قبلا عاشق لیمو شیرین و نارنگی بود اما الان به سیب علاقه نشان می ده ولی همچنان به هندوانه ارادت خاصی داره. از بین غذاها به برنج و سوپ و آش ها علاقه بیشتری داره اما غذاهای نونی رو اصلا دوست نداره. یکی از مواردی که ایلیارو زبانزد کرد "شرا" گفتنش بود که هر جمله ای که می شنید آخرش می گفت "شرا" و این "شرا" گفتن ها ادامه داشت تا خود پسرکم خسته بشه ...
یکی از کارهای خوبی که ایلیا خوب یاد گرفته معذرت خواهی کردن است که بعد ا ز هر کار اشتباهی سریع معذرت خواهی می کنه جدیدا هم یاد گرفته بعد از معذرت خواهی دست می اندازه گردن من تند تند می بوسه و می گه ببخشید "مامان جون عزیزم".
اوایل امسال ایلیا من رو مناژ و محمد رو باباش صدا می کرد اما الان به من می گه مامان جون به باباش هم می گه باباجون ... پسرک خوش رقص من بعد از شنیدن هر خبرخوشی شروع به شادی و رقصیدن می کنه. بعد از عبور از 30 ماهگی حرف زدن قند عسل بهتر شد و دایره کلماتش کامل تر از قبل شد و الان دیگه کامل حرف می زنه ابراز محبت می کنه و عشق می ورزه.
ایلیا موقع خوابیدن هیج چیزی نمی خواد به یک عدد "لپ" بله فقط یک عدد لپ که ایلیا موقع خوابیدن ناز کنه دستای قشنگش رو روش بذاره و مثل فرشته ها بخوابه
یکی از روزمره گی های این روزهامون بازی ایلیا با عسل است که هر روز تا می رسیم خونه می گه "مامان جون زنگ بزن عسل بیاد خونمون بازی کنیم آخه من عسل رو خیلی دوست دارم". جدیدا هم به دیدن کارتون علاقه پیدا کرده و ما هر روز کارتون تام و جری و پلنگ صورتی نگاه می کنیم وقتی هم که از دیدن اینها سیر بشه پرشین تون همراه همیشگی ماست. با گذر از هر روز تغییرات عزیز دل من محسوس تر می شه و بیشتر احساس خوشبختی می کنم که ما ایلیارو داریم. خدایا شکرت که امسال با شیرین کاری های پسرم شیرین گذشت.
از حالا که داریم با ایلیا خونه رو تمیز می کنیم و راجع به اومدن عید باهم صحبت می کنیم احساس می کنم امسال پسرکم معنی عید رو بهتر بفهمه و از دید و بازدید عید و سفره هفت سین بیشتر خوشش بیاد. پسرک نازنینم از موقعی که آمدی سال های خوبی رو برای ما رقم زدی امیدوارم امسال هم سال خوبی پیش رو داشته باشی
- ۲ نظر
- ۲۰ اسفند ۹۲ ، ۱۶:۳۰