تم کده

Lilypie - Personal pictureLilypie Second Birthday tickers Lilypie Kids Birthday tickersLilypie - Personal picture

سالی که گذشت :: سخن شیرین

سخن شیرین

وبلاگ رسمی "ایلیا" و "وانیا"

سخن شیرین

وبلاگ رسمی "ایلیا" و "وانیا"

سخن شیرین

من «ایلیا» ملقب به «ایلی بلا» هستم.ساعت هشت و نیم صبح روز پنجشنبه سی ام تیرماه نود، بیمارستان سجاد تهران را با قدوم خودم منور کردم... مثل شیر قوی هستم،شیر دوست دارم،دستامم زیر شیر میشورم...
من هم «وانیا» ملقب به «دخمل طلا»، آبجی ایلی بلا هستم.ساعت هشت و پنجاه دقیقۀ صبح روز چهارشنبه بیست و ششم آذرماه نود و سه، برگ زرین دیگری بر بیمارستان سجاد افزودم...

کد آهنگ

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات
  • ۲۱ اسفند ۹۵، ۲۳:۳۵ - Dina
    Good omg
نویسندگان
سه شنبه, ۲۰ اسفند ۱۳۹۲، ۰۴:۳۰ ب.ظ

سالی که گذشت

امسال دیگه ایلیا معنی تولد، شمع و کیک رو می فهمید و از رسیدن تولدش کلی خوشحال شد تا یک هفته برای خودش دست می زد و می رقصید و به قول خوش "تللد ایلیا" رو جشن می گرفت
بعد از دو سالگی کمی از شیطنت ایلی جون من کمتر شد و عاقلانه تر با مسائل برخورد می کرد اشکال هندسی رو می شناخت و در مورد هر چیزی که می دید سوال می کرد "این شیه؟"
پسرک من عاشق پستونک بود و با هر سختی بود مهر ماه پستونک رو ازش گرفتم اما همچنان در گرفتن mapy مشکل داریم .

 پسر عزیزم عاشق حمام رفتن است بس که تمیز و نازنین است، توی میوه ها قبلا عاشق لیمو شیرین و نارنگی بود اما الان به سیب علاقه نشان می ده ولی همچنان به هندوانه ارادت خاصی داره. از بین غذاها به برنج و سوپ و آش ها علاقه بیشتری داره اما غذاهای نونی رو اصلا دوست نداره. یکی از مواردی که ایلیارو زبانزد کرد "شرا" گفتنش بود که هر جمله ای که می شنید آخرش می گفت "شرا" و این "شرا" گفتن ها ادامه داشت تا خود پسرکم خسته بشه ...
یکی از کارهای خوبی که ایلیا خوب یاد گرفته معذرت خواهی کردن است که بعد ا ز هر کار اشتباهی سریع معذرت خواهی می کنه جدیدا هم یاد گرفته بعد از معذرت خواهی دست می اندازه گردن من تند تند می بوسه و می گه ببخشید "مامان جون عزیزم".
اوایل امسال ایلیا من رو مناژ و محمد رو باباش صدا می کرد اما الان به من می گه مامان جون به باباش هم می گه باباجون ... پسرک خوش رقص من بعد از شنیدن هر خبرخوشی شروع به شادی و رقصیدن می کنه. بعد از عبور از 30 ماهگی حرف زدن قند عسل بهتر شد و دایره کلماتش کامل تر از قبل شد و الان دیگه کامل حرف می زنه ابراز محبت می کنه و عشق می ورزه.
ایلیا موقع خوابیدن هیج چیزی نمی خواد به یک عدد "لپ" بله فقط یک عدد لپ که ایلیا موقع خوابیدن ناز کنه دستای قشنگش رو روش بذاره و مثل فرشته ها بخوابه

یکی از روزمره گی های این روزهامون بازی ایلیا با عسل است که هر روز تا می رسیم خونه می گه "مامان جون زنگ بزن عسل بیاد خونمون بازی کنیم آخه من عسل رو خیلی دوست دارم". جدیدا هم به دیدن کارتون علاقه پیدا کرده و ما هر روز کارتون تام و جری و پلنگ صورتی نگاه می کنیم وقتی هم که از دیدن اینها سیر بشه پرشین تون همراه همیشگی ماست. با گذر از هر روز تغییرات عزیز دل من محسوس تر می شه و بیشتر احساس خوشبختی می کنم که ما ایلیارو داریم. خدایا شکرت که امسال با شیرین کاری های پسرم شیرین گذشت.

از حالا که داریم با ایلیا خونه رو تمیز می کنیم و راجع به اومدن عید باهم صحبت می کنیم احساس می کنم امسال پسرکم معنی عید رو بهتر بفهمه و از دید و بازدید عید و سفره هفت سین بیشتر خوشش بیاد. پسرک نازنینم از موقعی که آمدی سال های خوبی رو برای ما رقم زدی امیدوارم امسال هم سال خوبی پیش رو داشته باشی 

  • مامان

نظرات  (۲)

  • مامان ایلیا 1
  • با آرزوی بهترینها در سال 93 ،بووووووووووووس
    پاسخ:
    با آرزوی سالی خوب و سرشار از شادی برای شما عزیزم
  • مرجان مامان اران و باران
  • بهترین هارو براتون اروز دارم دوست عزیزممممم
    پاسخ:
    مرسی عزیزم امیدوارم همیشه بهترین ها برای شما باشه
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی