روز دختر
امسال روز دختر مصادف بود با بیست و پنجم مرداد ماه و دخترک من آخرین روز هشت ماهگی اش بود. چه حس خوبی است دختر داشتن و مادر بودن. دخمل گلم روزت مبارک
دخترک من با سرعت جت چهار دست و پا می ره و اولین کاری که می کنه می ره سراغ سبد پیاز سیب زمینی ها بعد هم با یه لبخند شیرین منو گول می زنه که از پایگاه مورد علاقه اش دور نشه، دستش رو به مبل و میز تلویزیون می گیره بلند می شه (بعد هم چون نمی تونه خودش رو کنترل کنه می خوره زمین و گریه....) ، آواز می خونه، انگشت سبابه اش همیشه توی دهنش است و یه لبخند ملیح روی لبای قشنگش. دخمل قشنگ من وقتی از سرکار می رسم خونه وقتی بغلش می کنم منو بو می کنه (الهی قریون اون محبت کردنت برم من عزیزم) بعد هم تا یکی دو ساعت از بغل من پایین نمی یاد پاهام رو می گیره می گه: من من یعنی منو بغل کن. دیگه یه عالمه خاطرات شیرین دارم که فقط باید دید و حس کرد اصلا قابل گفتن نیست ولی خیلی خوبه.
حالا بگم از پسرک نازم عشق مامان که خیلی قشنگ و مردونه می ره مهد کودک یه عالمه چیزای جدید یاد گرفته، کلی چارچوب پیدا کرده و خیلی بهتر از قبل با قوانین آشنا شده خیلی از تابلوهای راهنمایی و رانندگی رو می شناسه، خیلی خوبه اسکیت با زی می کنه، رابطه خوبی با خواهرش داره و من عاشق این بزرگ مرد کوچکم
- ۹۴/۰۵/۲۷