تم کده

Lilypie - Personal pictureLilypie Second Birthday tickers Lilypie Kids Birthday tickersLilypie - Personal picture

مامان :: سخن شیرین

سخن شیرین

وبلاگ رسمی "ایلیا" و "وانیا"

سخن شیرین

وبلاگ رسمی "ایلیا" و "وانیا"

سخن شیرین

من «ایلیا» ملقب به «ایلی بلا» هستم.ساعت هشت و نیم صبح روز پنجشنبه سی ام تیرماه نود، بیمارستان سجاد تهران را با قدوم خودم منور کردم... مثل شیر قوی هستم،شیر دوست دارم،دستامم زیر شیر میشورم...
من هم «وانیا» ملقب به «دخمل طلا»، آبجی ایلی بلا هستم.ساعت هشت و پنجاه دقیقۀ صبح روز چهارشنبه بیست و ششم آذرماه نود و سه، برگ زرین دیگری بر بیمارستان سجاد افزودم...

کد آهنگ

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات
  • ۲۱ اسفند ۹۵، ۲۳:۳۵ - Dina
    Good omg
نویسندگان

۸۶ مطلب توسط «مامان» ثبت شده است

از قبل دوست داشتم ایلیا تنها نباشه، هم توی بچگی هاش هم بازی داشته باشه و هم برای بزرگ شدنش همدم. ششم اردیبهشت 93 متوجه شدم که جمع سه نفره ما به لطف خدا به زودی چهار نفره می شه. اولین چیزی که به ذهنم رسید این بود که ایلیا چی می شه؟ نکنه نتونم مثل سابق بهش برسم؟ نکنه دیگه نتونم مادر خوبی براش باشم؟ و کلی سوال دیگه که حسابی ذهنم رو به خودش مشغول کرده. بیشتر از همه نگران ایلیا و آینده اون هستم ولی فکر می کنم کار اشتباهی انجام نداده باشیم خدایا ازت می خوام که خودت کمک کنی هم توان قبل رو برای سر و کله زدن با گل پسر داشته باشم هم حاملگی سختی نداشته باشم که به پسرکم هم سخت نگذره.  یعنی می شه این یکی هم مثل ایلیا که اینقدر گل بود بچه خوبی باشه؟!!!! خدایا خودت پشت و پناه همه باش مواظب جوجه های منم باش

  • مامان

اول اردیبهشت ماه بعد از توافق به عمل آمده با گل پسر تصمیم گرفتیم که موهای ایلی جون رو کوتاه کنیم ایندفعه برعکس دفعه قبل اصلا اذیت نکرد و خیلی آقا بود فکر کنم علتش هم توافق دو جانبه بود که خودش هم راضی به کوتاه کردن موهاش شده بود.

نمایی هم از پارک جوانمردان با حضور ایلی بلا

  • مامان

جمعه تصمیم گرفتیم پسرک رو ببریم صفا دیدیم برای ایلی جونم چی از پارک بهتر!!! رفتیم دنبال مامان طاهره، بابا احمد، خاله الهام و امتیس باهم رفتیم دریاچه چیتگر جای همگی خالی به ایلیا که خیلی خوش گذشت. اینم یه عکس از ایلی جونم که من عاشقشم

  • مامان

زن در کودکی درهای بهشت را به روی پدرش می گشاید
در جوانی دین شوهرش را کامل می کند
و هنگامی که مادر می شود:
بهشت زیر پای اوست

مامان خوبم از روزی که ایلیا دنیا اومده داره برای اون هم مادری می کنه. مامان عزیزم واژه ها را گم کرده ام و نمی دونم چگونه با بازی کلمات قدردانی خودم رو ابراز کنم اما این رو می دونم که لایق بهترین هایی چون خداوند بهشتش را ارزانی قدومت کرد 
روز زن و از همه مهمتر روز مادر رو به همه خانوم ها و مادرهای گل از جمله مامان خوب خودم تبریک می گم و  از خداوند بزرگ می خوام که سایه همه این عزیزان سال های سال بر سرمون مستدام باشه تا بتونیم از برکت حضورشون استفاده کنیم و هر روز بر دستان پر مهرشان بوسه بزنیم و البته روح همه عزیزانی که در بین ما نیستند شاد، که باشند و نباشند مهرشان در دل ها جاریست. روز مادر مبارک

  • مامان

از قبل از عید تصمیم داشتم ایلی جونم رو از پوشک بگیرم اما خودش تنبلی می کرد و تا جیشش رو می کرد می گفت مامان جیش کردم !!!!!!!!
اما از اونجایی پسرکم عاشق تبلت است، عیدی یک عدد تبلت عیدی گرفت و کلی به خاطر داشتنش خوشحالی کرد و به خودش (و البته ما) بالید که "منم مث بشه ها تبلت دارم" بله این روزا کلمه "بشه ها" (بچه ها) شده ورد زبون ایلی جون و هر چیزی که می خواد از زبون بشه ها می گه تازه گاهی اوقات با اونها داستان سرایی هم می کنه... از اصل مطلب دور نشیم این تبلت که خدا پدر و مادر طراح و سازنده اون رو بیامرزه شد کمک ما برای خداحافظی با پمپرز
یه روز که ایلیا بازهم ما رو شرمنده کرد و پمپرز رو بله ... بهش گفتم ایلی جون تبلتت هوشمنده اگه هر وقت پمپرزت رو خیس کنی تبلت خاموش می شه و تا جیش بعدی که توی دستشویی کنی روشن نمی شه اولش ایلی جون ناراحت نشد و گفت عیب نداره با گوشی خودت بازی می کنم اما من کاملا خبیثانه گفتم گوشی مامان هم نمی شه فقط تبلت خودت پس مواظب باش پمپرزت خیس نشه... یکی دو بار پمپرز خیس شد و تبلت هوشمند هم خاموش اما بعد از اون به خاطر عشق به تبلت ایلیا جیشش رو گفت و از روز 23 فروردین رسما با پمپرز خداحافظی کرد . آفرین پسر گلم که اینبار هم مثل همیشه آقا بودی و باعث شدی بازهم بهت افتخار کنم
ههههههههههوووووووووووررررررررررررررررااااااااااااااااااااااا


 اولین عکس بعد از حمام و بدون پمپرز ایلیا در مراسم وداع با پمپرز


  • مامان

سیزده به در امسال همراه با خانواده مامان طاهره، خاله الهام و خاله مریم رفتیم به ده سنگان جای همگی خالی به ایلیا که خیلی خوش گذشت تا عصر که توی باغ بودیم کلی با بچه ها بدو بدو کرد

  • مامان

دلت شاد و لبت خندان بماند             برایت عمر جاویدان بماند
خدا را می دهم سوگند بر عشق       هر آن خواهی برایت آن بماند
           به پایت ثروتی افزون بریزد        که چشم دشمنت حیران بماند
تنت سالم سرایت سبز باشد          برایت زندگی آسان بماند
تمام فصل سالت عید باشد            چراغ خانه ات تابان بماند

پسرکم سال 92 گذشت و البته که با حضور زیبایت گرم و زیبا بود. اسب سال 93 خرامان خرامان در حال حرکت است امیدوارم همواره سوار بر اسب سفید آرزوهایت باشی، پسرکم بهاری دیگر از راه رسید امیدوارم همیشه زندگیت بهاری باشد، پسرکم گلها شکوفا شدند و زندگی سرسبز شد امیدوارم همیشه درخت زندگیت پر بار باشد.

امیدوارم امسال سال خوبی برای همه عزیزان باشه عید همگی مبارک

  • مامان

مادرم ‏ مادرم ‏ مادرم ‏ مادرم  

..

بزرگ شدیم ‏ ... و فهمیدیم که دارو آبمیوه نبود ..

بزرگ شدیم ... و فهمیدیم بابابزرگ دیگر هیچگاه باز نخواهد گشت همانطور که مادر گفته بود ..

بزرگ شدیم ... و فهمیدیم چیزهایی ترسناک تر از تاریکی هم هست ... 

بزرگ شدیم ... به اندازه ای که فهمیدیم پشت هرخنده مادرم هزار گریه بود .. و پشت هر قدرت پدرم یک بیماری نهفته بود ...

بزرگ شدیم ... ویافتیم که مشکلاتمان دیگر با یک شکلات،یک لباس یا کیف حل نمی شود ... 

و اینکه والدیمان دیگر دستهایمان را برای عبور از جاده نخواهند گرفت ، ویا حتی برای عبور از پیج و خم های زندگی ... 

بزرگ شدیم ... و فهمیدیم که این تنها ما نبودیم که بزرگ شدیم،بلکه والدین ماهم همراه با ما بزرگ شده اند ، و چیزی نمانده که بروند

ویا هم اکنون رفته اند ...   

  • مامان

دستانم آنقدر بزرگ نیست که چرخ دنیا را به کامت بچرخانم اما یکی هست که بر همه چیز تواناست. تو را با تمام خوبی هایت به او می سپارم.
عزیزم امیدم عشقم سالهای خوبی برایت آرزو دارم امیدوارم سال خوبی داشته باشی و سال جدید هم مثل سالهای قبل خاطره ساز زیبایی ها باشی.

پیشایش سال نو بر همگی مبارک

  • مامان

دستت را به من بده از آتش بگذریم

آنان که سوختند همه تنها بودند

  • مامان