چهارشنبه, ۲۸ اسفند ۱۳۹۲، ۱۱:۱۲ ق.ظ
چهارشنبه سوری 92
دستت را به من بده از آتش بگذریم
آنان که سوختند همه تنها بودند
امسال چهارشنبه سوری طبق هر سال رفتیم خونه مامان طاهره جای همگی خالی خانواده دایی محمدرضا، خاله الهام و خاله مریم هم بودند اولش که شروع کردیم به آتش بازی کردن ایلیا کمی ترسید ولی بعد از گذشت زمان خوشش اومده بود و خودش شده بود پای اصلی بازی کردن. پسرکم به سیگارت می گفت "پرت کن" به منور هم می گفت "بوف بوف"
کلی به ایلیا جونم خوش گذشت آخر شب هم با دینا جون شروع کردن به رقصیدن و کلی کیف کردند. امیدوارم همیشه زندگی سرخی داشته باشید و زردی زندگیتان مال آتیش باشه
- ۹۲/۱۲/۲۸