حالا که حدود یک ماه از تولد پسرکم می گذرد دیگر تغییراتش مشهود شده. شنیده بودم که می گفتن بعد از دو سالگی بچه ها تغییر می کنن اما فکر نمی کردم به این سرعت باشه. ایلیا جان من دیگه برای خودش یک طوطی تمام عیار شده و هر چیزی رو که بشنود بلافاصله تکرار می کنه (البته پسر من خیلی خیلی شیرین سخن تر از طوطی است) تقریبا جملات رو کامل بیان می کنه. دیگه بعد از تولدش بعد از ظهرها که می رم دنبالش گریه نمی کنه که منزل مامان طاهره بمونه تا می رسم می گه "بییم خونمون" وارد خیابانمون هم که می شیم می گه "اینجا خونه مناژه" کاملا هم کوچه و خونمون رو می شناسه. یکی دیگه از کارهای جالب ایلیا این است که کلا با راه رفتن خداحافظی کرده و مثل کانگورو موقع راه رفتن می پره
اما یکی از مشکلات من این است که اصلا در گرفتن mapy همکاری نمی کنه هر چی هم که بهش می گم جیش داری بریم دستشویی می گه نه pampers خوبه دیگه نمی دونم باید چی کار کنم

تازه ایلی جون به پستونکش هم خیلی وابسته شده و فکر کنم یکی دیگه از مشکلات آینده من گرفتن پستونک از ایلیا باشه
جدیداً ایلیا هر چیزی که می بینه می گه "این چی این چی این چی" یا هر وقت تلفن زنگ می زنه می گه "این کی این کی این کی" خیلی جالب است که هر دفعه هم سه بار تکرار می کنه (عاشقتم فرشته عزیزم) یه کار جالب دیگه ای هم که پسرکم یاد گرفته اینه که موقع خداحافظی بوس می فرسته
