پسرکم وقتی خونه خاله هاش می ره هر کاری از دستش بر بیاد انجام می ده و از هیچ شیطنتی دریغ نمی کنه وقتی ما نشسته بودیم دیدیم هیچ صدایی ازش در نمی یاد رفتیم دیدیم نشسته پای وسایل آمیتیس و می خواد نقاشی کنه
- ۰ نظر
- ۲۸ آذر ۹۱ ، ۱۴:۰۰
پسرکم وقتی خونه خاله هاش می ره هر کاری از دستش بر بیاد انجام می ده و از هیچ شیطنتی دریغ نمی کنه وقتی ما نشسته بودیم دیدیم هیچ صدایی ازش در نمی یاد رفتیم دیدیم نشسته پای وسایل آمیتیس و می خواد نقاشی کنه
پسر من عاشق قان قان است مخصوصا موتور. هر وقت هر جا موتور ببیند شیرجه می زنه که بره سوارش بشه اما وقتی موتور نباشه دیگه به ماشین هم رضایت می دهد (بالاخره از هیچی که بهتره)
بعداز ظهر ها هم که می رم خانه مامان طاهره دنبالش دیگر حاضر نیست از ماشین پیاده شه با اشاره به من می قهماند که برو من بنشینم پشت فرمان کلی سوژه دارم تا بتونم از ماشین پیادش کنم به همین خاطر یه ماشین کوچولو براش خریدیم تا ارادتش نسبت به قان قان کمتر شه اما نشد ....
امسال هفدهم مهرماه روز دوشنبه بود و ما رفتیم خونه پارسا اینا. دست خاله پرستو درد نکند کادوی روز کودک برای هر دو تا بچه ها ماشین خریده بود
دوازدهم مهر تولد ایلیا دوست ایلی بلا بود پسر من با دوستش کلی شیطونی کردند و خیلی بهش خوش گذشت
موقع رفتن خیلی توی ترافیک بودیم و ایلیا یک کم خسته شد
ولی بازهم مثل همیشه آقا بود
عاشقتم عروسک قشنگم، گل خوش آب و رنگم، گل پسرم، زرنگم
امسال تصمیم گرفتیم تعطیلات بعد از عید فطر (سی ام مرداد تا دوم شهریور) را همراه بابا، مامان بزرگ و عمه ایلیا به پابوس امام رضا (ع) بریم جای همگی خالی خیلی خوش گذشت. ایلیا رو همون روز اول برای عرض ارادت خدمت آقا بردیم
زیارت قبول عزیزم .....