نوزدهم مهر ماه امسال تصمیم گرفتیم که پستونک رو از ایلیا بگیریم واسه همین روز اول سر پستونکش رو بریدم موقع خوردنش گفت مامان پستونک رو بریدی؟ گفتم نه گفت بابا بریده؟ گفتم نه خودت بزرگ شدی دندونات محکم شده موقع خوردنش سر پستونکت کنده شده دیگه نباید ممه بخوری پسرم اولش قبول کرد بعد از چند ساعت که دوباره سراغ پستونکش را گرفت کمی فلفل بهش زدم موقع خوردنش گفت مامان دهنم می سوزه ممه رو بشور خوب شه روز اول رو با همان پستونک سوراخ سر کرد اما از فرداش دیگه با مامان طاهره جون عزممون را جزم کردیم به پسرکم گفتیم ممه خراب شده بود و آقا برده اولش کمی بهانه گرفت اما مثل همیشه آقا بود و راحت تر از چیزی کنار اومد که من فکر می کردم. دیشب خاله پرستواینا خانمون بودند و ایلیا شیرش رو زودتر از موقع خواب خورد و اولین شبی بود که بدون شیشه و پستونک مثل یه مرد خوابید.
- ۴ نظر
- ۲۳ مهر ۹۲ ، ۱۴:۴۰