تم کده

Lilypie - Personal pictureLilypie Second Birthday tickers Lilypie Kids Birthday tickersLilypie - Personal picture

پستونک :: سخن شیرین

سخن شیرین

وبلاگ رسمی "ایلیا" و "وانیا"

سخن شیرین

وبلاگ رسمی "ایلیا" و "وانیا"

سخن شیرین

من «ایلیا» ملقب به «ایلی بلا» هستم.ساعت هشت و نیم صبح روز پنجشنبه سی ام تیرماه نود، بیمارستان سجاد تهران را با قدوم خودم منور کردم... مثل شیر قوی هستم،شیر دوست دارم،دستامم زیر شیر میشورم...
من هم «وانیا» ملقب به «دخمل طلا»، آبجی ایلی بلا هستم.ساعت هشت و پنجاه دقیقۀ صبح روز چهارشنبه بیست و ششم آذرماه نود و سه، برگ زرین دیگری بر بیمارستان سجاد افزودم...

کد آهنگ

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
آخرین نظرات
  • ۲۱ اسفند ۹۵، ۲۳:۳۵ - Dina
    Good omg
نویسندگان

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «پستونک» ثبت شده است

 

نوزدهم مهر ماه امسال تصمیم گرفتیم که پستونک رو از ایلیا بگیریم واسه همین روز اول سر پستونکش رو بریدم موقع خوردنش گفت مامان پستونک رو بریدی؟ گفتم نه گفت بابا بریده؟ گفتم نه خودت بزرگ شدی دندونات محکم شده موقع خوردنش سر پستونکت کنده شده دیگه نباید ممه بخوری پسرم اولش قبول کرد بعد از چند ساعت که دوباره سراغ پستونکش را گرفت کمی فلفل بهش زدم موقع خوردنش گفت مامان دهنم می سوزه ممه رو بشور خوب شه روز اول رو با همان پستونک سوراخ سر کرد اما از فرداش دیگه با مامان طاهره جون عزممون را جزم کردیم به پسرکم گفتیم ممه خراب شده بود و آقا برده اولش کمی بهانه گرفت اما مثل همیشه آقا بود و راحت تر از چیزی کنار اومد که من فکر می کردم. دیشب خاله پرستواینا خانمون بودند و ایلیا شیرش رو زودتر از موقع خواب خورد و  اولین شبی بود که بدون شیشه و پستونک مثل یه مرد خوابید.

  • بابا