از دست این وبلاگ ایلیا که باز نمی شه و نمی تونم توش مطلب بذارم به همین خاطر مجبورم مطالب رو با کمی تاخیر وارد کنم
به خاطر آلودگی شدید هوای تهران شب های اول محرم اصلا ایلیا رو بیرون نبردم فقط تاسوعا و عاشورا ایلی جون رو بردم بیرون که پشیمونم کرده از اون روز هر چیز گردی که می بینه می زنه روش و می گه دارم طبل می زنم هر چی بهش می گم همسایه ها اذیت می شن گوش نمی کنه می گه دارم طبل می زنم طبل خوبه..!
اینم از گل پسر من که هر کاری می بینه تقلید می کنه ...
- ۱ نظر
- ۰۴ آذر ۹۲ ، ۱۳:۱۲